پرگویشورترین زبان اتحادیه اروپا با بیش از ۹۵ میلیون گویشور است. این زبان دومین زبان اسناد علمی (پس از زبان انگلیسی) است. همچین گفته میشود یک دهم کل کتابهایی که هر ساله در جهان تألیف میشوند به زبان آلمانی است.
درباره زبان آلمانی
زبان آلمانی پرگویشورترین زبان اتحادیه اروپا با بیش از ۹۵ میلیون گویشور است. گویشوران این زبان در کشورهای آلمان، اتریش، سوئیس، لیختن اشتاین، لوگزامبورگ، شرق بلژیک، آلتو آدیجه، آلزاس، لورن و جنوب دانمارک در اکثریت هستند. این زبان در آلمان، اتریش، بخشی از سوئیس، تیرول جنوبی (ایتالیا)، بخشی از بلژیک و لیختن اشتاین زبان رسمی به حساب میآید. همچنین این زبان، زبان اقلیتهایی در رومانی و نامیبیا است.
این زبان دومین زبان اسناد علمی (پس از انگلیسی) و سومین زبان بکار برده شده در تارنماهای اینترنتی (پس از انگلیسی و زبان روسی) است. همچین گفته میشود یک دهم کل کتابهایی که هر ساله در جهان تألیف میشوند به زبان آلمانی است.
زبان آلمانی شامل دو گویش اصلی آلمانی بالا و آلمانی پایین و همانند انگلیسی دارای تعداد زیادی از گویشهای فرعی است. بر اساس این زبان، زبان معیاری با نام آلمانی معیار وجود دارد که بیشتر به آلمانی بالا شبیه است، به خارجیها آموزش داده میشود و نوعی زبان میانجی است. بخشی از کلمات زبان آلمانی ریشه در زبانهای لاتین و یونانی دارد و قسمت کوچکی نیز از زبان فرانسوی و انگلیسی به عاریه گرفته شدهاست.
آموزش مقدماتی زبان آلمانی
a |
آ |
j |
یوت |
s |
اِس |
b |
بِ |
k |
کا |
t |
تِ |
c |
تسِ |
l |
اِل |
u |
او |
d |
دِ |
m |
اِم |
v |
فاو |
e |
اِ |
n |
اِن |
w |
وِ |
f |
اِف |
o |
اُ |
x |
اِکس |
g |
گِ |
p |
پِ |
y |
اِپسیلون |
h |
ها |
q |
کو |
z |
تسِت |
i |
ای |
r |
اِر |
زبان آلمانی همچنین دارای چهار حرف اضافه لاتین نیز هست که به آنها Umlat (اوملات) می گویند. این حروف عبارتند از ä, ö, ü و ß سه حرف اول از حروف صدا دار و حرف آخر یک حرف بی صداست.
گرامر زبان آلمانی
خوب اولین بخش را با توضیحات ساده درباره ساختار جملات مورد استفاده در معرفیهای روزانه آغاز میکنیم:
در زبان آلمان معرفی خود را معمولا با جله ساده Ich bin …که به معنی من هستم است شروع میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
من Sabine Möller هستم. | Ich bin Sabine Möller |
من Christian Maier هستم. | Ich bin Christian Maier |
من خانم Kracht هستم. | Ich bin Frau Kracht |
من آقای Jansen هستم. | Ich bin Herr Jansen |
برای پرسیدن نام یک نفر میتوانید از Sind Sie …?در موارد محترمانه و از Bist du…? در موارد دوستانه استفاده کنید. به مثالهای زیر توجه کنید:
آیا تو Sabine Möller هستی؟ | ؟Bist Du Sabine Möller |
آیا تو Christian Maier هستی؟ | ؟Bist du Christian Maier |
آیا شما خانم Kracht هستید؟ | ؟Sind Sie Frau Kracht |
آیا شما آقای Jansen هستید؟ | ؟Sind Sie Herr Jansen |
توجه داشته باشید که S در Sie (به عنوان ضمیر محترمانه) همیشه با حرف بزرگ نوشته میشود.
در این بخش به معرفی مقدماتی اسامی و در واقع شغلهای مذکر و مونث میپردازیم. در زبان آلمانی یک شغل میتوانند مونث یا مذکر باشند. عمل مونث کردن یک شغل در بیشتر موارد به وسیله اضافه کردن یک –in به انتهای شغل انجام میشود.
Ich bin Lehrer | من معلم (مذکر) هستم |
Ich bin Lehrerin | من معلم (مونث) هستم |
Ich bin Polizist | من مامور پلیس (مذکر) هستم |
Ich bin Polizistin | من مامور پلیس (مونث) هستم |
Ich bin Mechaniker | من مکانیک (مذکر) هستم |
Ich bin Mechanikerin | من مکانیک (مونث) هستم |
توجه داشته باشید که در زبان آلمانی نیز مانند فارسی (و متفاوت از انگلیسی) نیازی به آوردن کلمه یک یا (ein(e قبل از شغل نیست.
در این بخش شما خواهید آموخت چگونه ملیت و محل زندگی خود را به دیگران بگویید.
برای مشخص کردن ملیتتان روشی ساده وجود دارد و آن هم استفاده از عبارت Ich komme aus … است که به صورت تحت الفظی به معنی «من از … آمدم » است اما معنی آن «من اهل … هستم» است. به مثالهای زیر توجه کنید:
Ich komme aus dem Iran | من اهل ایران هستم. |
Ich komme aus Berlin | من اهل برلین هستم. |
Ich komme aus Schottland | من اهل اسکاتلند هستم. |
برای معرفی محل زندگیتان باید از عبارت Ich wohne in … استفاده کنید که به معنی «من در … زندگی میکنم» است. به مثالهای زیر توجه کنید:
Ich wohne in Tehran | من در تهران زندگی میکنم. |
Ich wohne in Deutschland | من در آلمان زندگی میکنم. |
Ich wohne in Frankfurt | من در فرانکفورد زندگی میکنم. |
در این بخش به معرفی ضمیر مالکی (mein(e میپردازیم. در زبان آلمانی با توجه به نوع اسمی که میخواهیم در مورد مالکیت آن صحبت کنیم ضمیر ملکی نیز متفاومت است به این صورت که:
زمانی که در مورد مالکیت یک اسم مذکر صحبت میکنیم از mein استفاده میکنیم.
زمانی که در مورد مالکیت یک اسم مونث صحبت میکنیم از meine استفاده میکنیم.
به مثالهای زیر توجه کنید:
او همسر (زن) من است. | .Das ist meine Frau |
او دختر من است. | .Das ist meine Tochter |
او شوهر من است. | .Das ist mein Mann |
.او پسر من است | .Das ist mein Sohn |
او دوست (مذکر) من است. | .Das ist mein Freund |
او همکار (مذکر) من است. | .Das ist mein Kollege |
در این بخش به طور مقدماتی در مورد افعال با قائده سخن میرانیم. همانطور که میدانید در زبان آلمانی هم مانند فارسی افعال باید صرف شوند. از نظر صرف افعال, افعال آلمانی به دو دسته تقسیم میشوند: با قائده و بی قائده
در این قسمت شما با طریقه صرف افعال با قائده آشنا میشوند. مثالها را با دو فعل باقائده wohnen (زندگی کردن) و kommen (آمدن) توضیح خواهم داد:
ich | من | |||
ich komme | .من میآیم | |||
ich wohne | .من زندگی میکنم | |||
du | (تو (غیر رسمی | ||
du kommst | .تو میآیی | ||
du wohnst | .تو زندگی میکنی | ||
Sie | (شما (توی رسمی | ||
Sie kommen | .شما میآیید | ||
Sie wohnen | .شما زندگی میکنید | ||
لازم به ذکر است که بسیاری از افعال آلمانی جزو افعال با قائده محسوب میشوند.
در این بخش به معرفی حروف تعریف برای اسامی معرفه یعنی der, die, das میپردازیم. در زبان آلمانی هر اسمی دارای جنس است و این جنسیت میتواند هیچگونه ربطی به معنی اسم مورد بحث نداشته باشد. هر اسم در زبان آلمانی میتوان یکی از این سه حالت را داشته باشد: مذکر (maskuline), مونث (feminine) خنثی (neuter). بهترین راه برای تعیین جنس اسمی که از آن اطلاع ندارید استفاده از دیکشنری است.
Der حرف تعریف معرفه برای اسامی مذکر است:
der Apfel | سیب |
der Bruder | برادر |
Die حرف تعریف معرفه برای اسامی مونث است.
die Straße | خیابان |
die Freundin | (دوست (مونث |
Das حرف تعریف معرفه برای اسامی خنثی است.
das Fahrrad | دوچرخه |
das Kind | کودک |
بهترین روش برای یادگیری جنس اسامی در زبان آلمانی حفظ کردن آنها همراه با اسم است.
در این بخش با طریقه ساختن سوالات آشنا خواهید شد. برای ساختن یک سوال دو روش وجود دارد: روش اول استفاده کردن از کلمات سوالی, روش دوم جابه جا کردن محل فعل در جمله.
در اینجا با تعدادی از کلمات سوالی در زبان آلمانی آشنا خواهید شد:
چه…؟ | Was…? |
کی…؟ چه وقت…؟ | Wann…? |
کجا…؟ کدام محل…؟ | Wo…? |
چه کسی…؟ | Wer…? |
به کجا…؟ | Wohin…? |
چند تا…؟ چقدر…؟ | Wie viel…? |
پس از استفاده کردن از یک کلمه سوالی در جمله فعل اصلی بلافاصله بعد از آن میآید. به مثالهای زیر توجه کنید:
؟Was sind Sie von Beruf | شغل شما چیست؟ |
؟Was ist das | این چیست؟ |
؟Wo wohnen Sie | کجا زندگی میکنید؟ |
؟Wohin, bitte | به کجا, لطفا؟ |
در برخی موارد برای سوالی کردن جمله نیازی به استفاده از کلمات سوالی نیست. در این موارد به سادگی با جابهجا کردن محل فعل از جایگاه دوم در جمله به جایگاه اول میتوان جمله را سوالی کرد. به جملات زیر توجه کنید:
؟Ist das ein Taxi ؟Ist das der Herd ؟Sind wir da |
Das ist ein Taxi Das ist der Herd Wir sind da |
این بخش درباره مکان و سوال کردن درباره مکان است. برای سوال کردن درباره محل یک چیز یا کس از wo به معنی کجا استفاده میکنیم.
کجا زندگی میکنی؟ | ؟Wo wohnst du |
زمانی که میخواهیم درباره واقع شدن چیزی در محلی صحبت کنیم از in استفاده میکنیم:
من در برلین زندگی میکنم. | Ich wohne in Berlin |
برای مشخص کردن مکان یک چیز همچنین میتوان از anنیز استفاده کرد.(از آنجایی که فاقد معادل فارسی است باید بگویم an معنایی شبیه به at در انگلیسی دارد).
من در دانشگاهی در برلین درس میخوانم. | Ich studiere an der Universität in Berlin |
I’m studying at Berlin University |
هر دو حرف اضافه an و in با توجه به جنس اسمی که پس از آنها میآید تغییر میکنند.
با هر کدام از اسامی مذکر و خنثی حرف اضافهی in به imتبدیل میشود که در واقع حالت خلاصه شدهای از in + demاست. به مثال زیر توجه کنید:
(das Krankenhaus)
Ich arbeite im Krankenhaus
حرف اضافه an نیز دارای حالتی مشابه است و با اسامی مذکر و خنثی به شکل am در میآید که درواقع حالت خلاصه شدهای از an + dem است. به مثال زیر توجه کنید:
(der Potsdamer Platz)
؟Ist das am Potsdamer Platz
در مواجهه با اسامی مونث حروف اضافی in و an موجب میشوند که حرف تعریف آن اسم یعنی dieبهder تغییر کند. به مثالهای زیر توجه کنید:
(die Oranienburger Straße)
Ich wohne in der Oranienburger Straße
(die Universität)
Ich studiere an der Universität
در این بخش درباره طریقه سوال کردن و صحبت کردن درباره مقصد صحبت میکنیم. برای سوال کردن درباره مقصد باید از کلمه سوالی wohinبه معنی «به کجا» استفاده کرد.
به کجا میروید؟ | ؟Wohin gehen Sie |
برای صحبت کردن درباره مقصد از حروف اضافه nachوzu استفاده میکنیم.
از حرف اضافه nach در مواردی استفاده میشود که بخاهیم درباره یک شهر یا کشور صحبت کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
من به برلین میروم (میرانم). | Ich fahre nach Berlin |
برای صحبت کردن درباره مقصد در بیشتر موارد از حرف اضافه zu استفاده میشود. باید توجه داشته باشید که با اسامی مذکر و خنثی حرف اضافه zu به zum تبدیل میشود, که در واقع حالت خلاصهای از zu + demاست.
der Platz » zum Platz
das haus » zum haus
با اسامی مونث حرف اضافه zu به zur تبدیل میشود, که در واقع حالت خلاصه شدهی zu + derاست.
die Oranienburger Straße » zur Oranienburger Straße
die Galerie » zur Galerie
جملات پرکاربرد زبان آلمانی
و | und | نه؟، اینطور نیست؟ | ?nicht wahr |
اما | aber | چه بد، چه حیف | schade |
خیلی | sehr | با کمال میل، البته | gern |
یا | oder | همین الان، فوری | sofort |
اینجا | hier | مطمئنا | (sicher(lich |
همچنین | auch | اما | sondern |
هردو | beide | در نهایت | schließlich |
مقداری، چیزی | etwas | درسته! | stimmt |
فقط | nur | به هر حال | überhaupt |
دوباره | wieder | کافی | genug |
با امیدواری | hoffentlich | دقیقا | genau |
بین | zwischen | گاهی | manchmal |
در نتیجه | deshalb | همیشه | immer |
زیاد | (viel(e | هرگز | nie |
واقعا | wirklich | معمولا | oft |
با هم | zusammen | البته | klar |
همه | alle | شاید | vielleicht |
الان، حالا | jetzt | کمی | ein bisschen |
پس | also | کمی | ein wenig |
یکی دیگر | noch ein | به هیچ وجه | gar nicht |
تعارفات در زبان آلمانی
Guten Morgen | صبح بخیر |
Gute Nacht | شب بخیر |
Guten Abend | عصر بخیر |
Auf Wiedersehen | خدانگه دار، به امید دیدار |
Tag / Hallo / Servus | سلام، درود |
Tschüs / Tschau | خداحافظ (دوستانه) |
Grüß dich / Grüß Gott! | سلام (معمولا در جنوب آلمان و اتریش) |
Bis später | تا بعد… |
Gehen wir! | بزن بریم. |
Bitte | لطفا |
Bis bald | بعدا می بینمت، به زودی می بینمت |
Danke schön / Danke sehr | ممنون / خیلی ممنون |
Bis Morgen | تا فردا |
Es tut mir leid. | ببخشید، متاسفم |
Bitte schön | خواهش می کنم (در جواب تشکر) |
Verzeihung | ببخشید |
Entschuldigen Sie | عذر میخوام، ببخشید |
Wie geht es Ihnen? | حال شما چطور است؟ (محترمانه) |
Wie geht’s? | چطوری؟ (دوستانه) |
Schlecht / Nicht Gut | بد / خوب نیستم |
Sehr Gut / So lala | خیلی خوب / خوبم |
Ja / Nein | بله / خیر |
Es geht | می گذره. (در جواب احوال پرسی) |
Wie heißt du? | اسمت چیه؟ (دوستانه) |
Wie heißen Sie? | اسم شما چیست؟ (محترمانه) |
Es freut mich. | از آشنایی با شما خوشبختم. |
Ich heiße … | اسم من … |
Herr / Frau / Fräulein | آقا / خانم / دوشیزه (معمولا استفاده نمی شود) |
Gleichfalls. | همچنین، من هم همینطور |
Woher kommst du? | اهل کجایی؟ (دوستانه) |
Woher kommen Sie? | اهل کجا هستید؟ (محترمانه) |
Wo wohnen Sie? | کجا زندگی می کنید؟ (محترمانه) |
Ich komme aus … | من اهل …. هستم. |
Ich wohne in … | من در ….. زندگی می کنم. |
Wo wohnst du? | کجا زندگی می کنی؟ (دوستانه) |
Wie alt bist du? | چند سالته؟ (دوستانه) |
Wie alt sind Sie? | چند سالتان است؟ (محترمانه) |
Sprechen Sie deutsch? | میتوانید آلمانی صحبت کنید؟ (محترمانه) |
Ich bin Jahre alt. | من …. سالم است. / من … سن دارم. |
Ich spreche … | من به زبان …. صحبت می کنم. |
Sprichst du englisch? | می تونی انگلیسی صحبت کنی؟ (دوستانه) |
Verstehen Sie? / Verstehst du? | می فهمید؟ (محترمانه)/ می فهمی؟ (دوستانه) |
Ich spreche kein … | من نمی توانم به زبان …… صحبت کنم. |
Ich verstehe nicht. | نمی فهمم. |
Ich verstehe. | می فهمم. |
Ich weiß nicht. | نمی دونم. |
Ich weiß. | می دونم. |
Können Sie mir helfen? | می توانید به من کمک کنید؟ (محترمانه) |
Kannst du mir helfen? | می تونی به من کمک کنی؟ (دوستانه) |
Kann ich Ihnen helfen? | می تونم بهتون کمک کنم؟ (محترمانه) |
Natürlich / Gerne | البته / با کمال میل |
Wie bitte? | ببخشید؟ (وقتی چیزی را متوجه نمی شوید) |
Kann ich dir helfen? | می تونم بهت کمک کنم؟ (دوستانه) |
Wo ist / Wo sind … ? | …. کجاست؟ / …. کجا هستند؟ |
Wie heißt auf deutsch? | معادل ….. در آلمانی چیست؟ |
Was ist los? | چه خبره؟ |
Es gibt … | …. هست، …. وجود دارد. |
Das ist mir egal. | اهمیتی نمی دم. |
Das macht nichts. | مهم نیست. |
Ich habe es vergessen. | من اینو فراموش کردم. |
Keine Angst! | نگران نباش. |
Ich habe Hunger / Durst. | گرسنه ام / تشنه ام. |
Jetzt muss ich gehen. | من باید دیگه برم. |
Ich habe Langeweile. | حوصله ام سر رفته. |
Ich bin krank / müde. | مریض هستم / خسته هستم. |
Alles ist in Ordnung. | همه چیز خوبه. |
Ich möchte / Ich hätte gern … | من …. دوست دارم / من …. میل دارم |
Prima / Toll / Super! | عالی / فوق العاده / خیلی خوب |
Das gefällt mir. | ازش خوشم میاد. |
Herzlichen Glückwunsch! | تبریک می گم. |
Gesundheit! | عافیت باشه، سلامت باشید (بعد از عطسه کردن) |
Willkommen! | خوش آمدید. |
Sei ruhig! | آرام باش/ |
Schauen Sie mal! / Schau mal! | نگاه کن! / ببین! |
Viel Glück! | موفق باشید. |
Zahlen bitte! | صورت حساب لطفا! |
Bitte schön? | ببخشید؟، بله؟ |
Ich bin satt. | سیر هستم. |
Stimmt so. | بقیه پولو نگه دار. |
Es tut mir weh. | درد می کنه. |
Mir ist schlecht. | حالم بده، حس مریضی دارم. |
Du fehlst mir. | دلم برات تنگ شده. |
Ich liebe dich. | دوستت دارم. |
صفت ها در زبان آلمانی
glücklich | شاد، خوشحال |
groß | بزرگ، بلند |
gut | خوب |
jung | جوان، تازه |
klein | کوچک |
klug | باهوش |
kurz | کوتاه |
lang | بلند |
langsam | کند، کم سرعت |
leicht | ساده، آسان |
müde | خسته |
nah | نزدیک، کم فاصله |
nett | خوب، نیک |
neu | تازه، نو |
schnell | سریع، پرسرعت |
schön | زیبا، قشنگ |
schwer | سخت، سنگین، مشکل |
traurig | غمگین، ناراحت |
weit | دور |
ganz | همه، تمام |
erste | اولین |
deutsch | آلمانی |
hoch | بالا، بسیار |
einfach | ساده |
letzte | آخرین |
gleich | مشابه، شبیه |
möglich | ممکن، امکان پذیر |
eigen | خود، خاص خود |
spät | دیر |
wichtig | مهم |
weitere | اضافه، بیشتر |
genau | دقیقا |
stark | قوی، قدرتمند |
richtig | درست، صحیح |
verschieden | متفاوت |
Wie heißen Sie? اسم شما چیست؟ |
Wie heißt du? اسمت چیه؟ |
Mein Name ist ….. / Ich heiße …… / Ich bin ….. |
Woher kommen Sie? اهل کجایید؟ |
Woher kommst du? اهل کجایی؟ |
Ich komme aus dem Iran, aus Teheran |
Was sprechen Sie? به چه زبانی صحبت می کنید؟ |
Was sprichst du? به چه زبانی صحبت می کنی؟ |
Ich spreche Persisch , Deutsch und etwas Englisch. من صحبت می کنم فارسی ، آلمانی و یک کمی انگلیسی |
حال پاسخ به این سوال (به چه زبانی صحبت می کنید؟) را می خواهیم به شما آموزش دهیم به مثال های زیر توجه کنید: |
Deutsch. آلمانی |
Russisch und ein bisschen Deutsch. روسی و یک ذره آلمانی |
Ich spreche gut Englisch und ein bisschen Deutsch |
من انگلیسی خوب صحبت می کنم و یک کمی هم آلمانی صحبت می کنم |
Das Jahr ….. سال (یاق) |
Das Jahrzent ….. دهه (یاق سنت) – س مکسور |
Das Jahrhundert ….. قرن (یاق هوندات) |
Dieses Jahr ….. امسال (دیزس یاق) – ز مکسور |
letztes Jahr ….. سال گذشته (لتس تِس یاق) – “ت” و “س” اول ساکن – س دوم ساکن |
nächstes Jahr ….. سال بعد (نِکس تس یاق) – “ک” و “س” اول ساکن – س دوم ساکن |
jedes Jahr ….. هر سال (یدس یاق) – “ی” و “د” مکسور |
vor 2 Jahren ….. دو سال قبل (فُر سوای یاقِن) – س ساکن |
in einem Jahr ….. در طی یکسال (این آینم یاق) – آینم: ی ساکن و ن مکسور |
in den achtziger Jahren ….. در دهه هشتاد (این دِن آخت سیگا یاقن) |
seitdem 19. Jahrhundert ….. از قرن نوزدهم (زایت دِم نُین سین تِ یاق هوندات) |
im 20. Jahrhundert ….. در قرن بیستم (ایم سوان سیش تِ یاق هوندات) – سوان: س ساکن |
Wie alt bist du ….. چند سالته ؟ (وی آل ت بیست دوو) – آل ت: “ل” و “ت” ساکن |
Ich bin 30 Jahre alt ….. من ۳۰ سال دارم (ایش بین دِقای سیش یاقه آل ت) |
Er/Sie ist 1960 geboren ….. او (مذکر/مونت) در سال ۱۹۶۰ متولد شده است (اِر / زی ایست نُین سِن هوندات زکس سیش گِبُقِن) – زکس: ز مکسور |
Wie alt ist er/sie ….. او چند سال دارد ؟ ( وی آل ت ایست اِر / زی) |
عبارات سوالی رایج زبان آلمانی
کی؟ چه کسی؟ Wer |
چی؟ چه چیزی؟ Was |
چرا؟ Warum |
کی؟ چه وقتی؟ Wann van |
کجا؟ Wo :vo |
چطور؟ چگونه؟ Wie :vi |
چه کسی را؟ acc.) Wen ve:n) |
به چه کسی؟ dat.) Wem ve:m) |
از چه جهت؟ Wieso :vi’zo |
از کجا؟ Woher |
به کجا؟ Wohin vo’hɪn |
کدام؟ Welch- vεlç |